رفتم آسایشگاه برای دیدن سالمندان . مسئول اونجا میگه : اومدی عیادت ؟
میگم : پَ نه پَ اومدم چند تا از این پیرمردها رو ببرم بزرگ کنم ! …
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به استاد میگم لطفا کمکم کنید دارم مشروط میشم .
میگه نمره میخوای ؟
گفتم پَ نه پَ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاکی که باید بریزم تو سرم میخوام ! …
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دوستم میگه چرا انقدر غذات کم شده ؟
میگم : تو رژیمم …
میگه رژیم لاغری ؟!
میگم پَ نه پَ رژیم صهیونیستی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یه روز با جعبه خیلی بزرگ رفتم اداره پُست ، گذاشتم رو ترازو جعبه رو کارمنده اومده میگه می خوای پُست کنُی ؟!
گفتم : پَ نه پَ اومدم وزنش کنم ببینم اگه اضافه وزن داره شبها بهش شام ندم !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بابام از اداره زنگ زده خونه بعد کلی احوال پرسی میگه محمد خودتی ؟
میگم: پَ نه پَ به سیستم تلفنباک بانک تجارت خوش آمدید برای پرداخت قبوض شماره ? ، برای اطلاع از موجودی
حساب شماره ? و …
گفت زهر مار و قطع کرد !
دیدم ظهر عصبانی اومد توی اتاق . منم پای پَ نه پَ بودم !
گفت اگه یه بار دیگه بگی پَ نه پَ ، دیگه تو این خونه نمیخوابی !
گفتم یعنی بیرونم میکنی بابا ؟
گفت پَ نه پَ خونه رو عوض میکنم بزغاله !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
رفتم مغازه میگم آقا یه شیر بدین
میگه شیر پاکتی ؟
میگم پَ نه پَ بی زحمت یه شیر جنگلی بدین خواهرزادم خیلی شیطونه میخوایم بترسونیمش !!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
میخواستم بخوابم به خواهرم گفتم لامپو خواموش کن .
گفت نورش اذیت می کنه ؟
گفتم: پَ نه پَ …
گفت : جرات داری بگو ؟
گفتم : پتو میکشم سرم خوب .
گفت آفرین بلاخره آدم شدی
گفتم پَ نه پَ فکر کردی تا ابد الاغ می مونم !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یه مگس سقوط کرده تو آبگوشتم ، مامانم میگه عوضش کنم برات ؟
میگم پَ نه پَ من همینو میخورم برو یکی تازه شو واسه مگسه بیار !!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
میپرسه: اومدی اینجا جمله پَ نه پَ یی بخونی ؟
پَ نه پَ اومدم اینجا سوالات شرعیمو از تو بپرسم !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بهم میگه عاشقی ؟
پَ نه پَ تو یه فیلم رمانتیک بهم نقش دادن یه ریز دارم تمرین میکنم !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دارم کتاب تاریخ مشروطه کسروی رو میخونم داداشم اومده میگه تاریخه ؟
پَ نه پَ ریاضیه !
نگاه میکنه میگه در مورد ایرانه ؟
پَ نه پَ درموردجنگ جهانی دومه !
عکس آیت بهبهانی رو دیده توش میگه آیت الله بهبهانیه ؟
پَ نه پَ آیت الله هیتلره !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
رفتم جلوی کوه داد میزنم رضا !
کوه هم میگه پَ نه پَ
میگم پَ نه پَ مرتضی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
داداشم میخواد ببینه چند کیلوه ، میگه برم رو ترازو ؟!
میگم : پَ نه پَ کلیک راست کن رو خودت ، برو تو پروپرتیس ببین چند کیلویی !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: اِ زنته ؟
میگم: پَ نه پَ دختر همسایس اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجازدن گم نشه !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یارو با موتور زده بهم ، خوردم زمین سرم شکسته داره خون میاد اومده میگه سرت داره خون میاد ؟
پَ نه پَ من خودنویسم جوهرم پس داده